علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

خنده دارها

40. یا حسیب (شمارنده)   دوتا عروسک ِ دست ساز دارم که هدیه ی روز تولد پسرکه از طرف ِخواهرم، یه روز پسرک با صندلیش رفت و نشست روی شکم یکیشون، بعدا بهش گفتم ببین چقدر ناراحت شده، دلش درد گرفت، دیگه این کارو نکنی ها، چند روز بعد از قضا تصمیم گرفتم برای دکور بذارمشون روی یک تاب در گوشه ای از اتاق در ارتفاعی دور از دست پسرک، البته چون روی تخت رفتن ارتفاع رو کم می کنه همچین هم فایده نداشت این طرح، خلاصه داشتم تاب رو با مقوا و نخ و چسب درست می کردم که اومد و پرسید داری چی کار می کنی و گفتم دارم برا عروسکا تاب درست می کنم که ناراحت نباشن!!! روز بعد که تاب اماده شده بود و عروسکا روش نشسته بودن وقتی پسرک داخل اتاق شد و اونا رو دید گفت &quo...
25 شهريور 1394

از هردری سخنی

39. یا مقیت (خوراک دهنده) این پسرک ِ ما بعضی وقتها آنچنان تو نقش های بازیش فرو می ره که آدم میترسه از این همه باور پذیری و تخیل کودکانه اش، مثلا بهش می گیم علیرضا این کار رو بکن، این کار رو نکن، می گه "من که علیرضا نیستم، من لودرم، لودر که این کارو نمی کنه" ، مثال های دیگه اش رو هم به مرور نوشته ام قبلا.   مخالفت کردن هاش در برابر انجام کارها و اغلب بیرون رفتن هامون به حدی رسیده که تازگی ها اصرار داره تنها خونه بمونه و همراهمون نیاد، دیروز رفتیم یه سری به خونه ی خواهرم بزنیم که این روزها مشغول آماده سازیش هستن، نمیخواست از ماشین پیاده شه، گفتم بیا بریم کابینتاشونو ببینیم، گفت من که دیدم، دیروز با بابا رفتم، دیگه حرف...
9 شهريور 1394

پسر ِ باسیاست ِ ما

38. یا حفیظ رفته بودیم پارک نهج البلاغه، بالاخره بیل مکانیکی محبوبش رو سوار شد، تو فروشگاهش  جرثقیلی دید و خواستش و نخریدیمش،  گریه کنان بود که اومدیم بیرون،  بغل باباش بود و هر دو در حال دویدن بودیم،  هر لحظه با دور شدنمون از محل مورد نظر صدای پسرک  بلند تر می شد و تعداد ِ چشمهای ِ به سمتمون بیشتر، تو بد مخمصه ای گیر کرده بودیم که ناگهان از میون گریه هاش متوجه شدیم می گه "منو ببرید فقط ببینمش" (درسته اینطوری حرف خودش نشد و براش نخریدیم اما حرف ما هم نشد و با گریه هاش حداقل مجبور شد ما رو برگردونه به مغازه، شده فقط برای دیدن و سفارش دادن برای زمان ِ مناسبش).   رسیدیم نزدیکِ مهد کودک، موقع پ...
2 شهريور 1394
1